جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -
جایی برای تنهایی

جایی برای تنهایی

داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -

دختران اهن پرست

  

متنفر از تمام دخترهایی که اهن پرست شدند از انهایی که

ظاهر را میبینند و عاشق میشوند.

دهن مردم

اخرین گناه کبیره من دلم بدجور هوس ارضا کرده است  پذیرای دلم باش بگذار شکستن کمرم به گردن تو بیفتد

بگذار بگویند فلانی پای چشمش گود افتاده برای تو بوده است


بگذار تو رو نفرین کنند خسته شدم بس که از او کشیدم بگذار یکبار تو خراب شوی


بگذار بگویند  که تمام  غسل هارا بخاطر تو کرده ام همه حمام ها رو بخاطر تو رفته ام بگذار بگویند مردمانی که همه چی میگویند.

برنامه 90

گاهی اوقات اونقدر خوابم میگیرد که برنامه نود را هم نمیبینم 


گاهی اوقات اونقدر تنبل میشوم که میشود مرا در خیابان ها شوت کرد .


گاهی هم تیرکی میشوم  در ورزشگاهی به نام زمین می ایستم ثابت و منتظر میشوم تا کسی از بغلم رد شود

یا گل میشود یا اوت

تنها زمانی به خودم می ایم که کسی به من برخورد کند

من تکانی میخورم و اطرافیانم بیشتر هوایم را دارند.

دیشب نود هم مرا نشان نداد گل داشت اوت داشت حتی خطا اما من باز هم جاماندم در فرم های فیلم های بازی ها


امیدوارم فرشته اعمال من مثل فردوسی پور نباشد.


شیرینی

خودم و به اب و تاب میزنم  از دور کمی نگاه کنم

و تو با انکه مرا میبینی رو برمیگردانی خودرا بخواب میزنی


من تمام شعرهایم را برای تو میسرایم

تک تکشان بوی عطر تو را میدهند


و تو برای انکه شاید بعدها شعری برای دخترکی خواهم سرود مرا به دار میزنی


شیرینی های دنیا برای تو تلخی ها برای من فقط یه چیزی خودت را از میان شیرینی ها سوا کن.

خیلی سخته

خیلی سخته یکی دلش بشکنه و بگه عب نداره دوسش دارم .

خیلی سخته یکی دلش بشکنه و بگه مهم سلامتی اونه

خیلی سخته که یکی شبا با گریه بخوابه بگه عب نداره اون راحت خوابیده

خلاصه خیلی سخته یکی دوست داشته و باشه و تو نفهمی یا ...

ring my bells

ring my bells


ring my bells



ring my bells



ring my bells

عاشورا

عقیله عرب


                      زینب مدد



شوخی

شوخی هایم را جدی نگیرید  برای مزاح حرف از خودکشی زده بودم 

نت

خواستم قطعه موسیقی بسازم.

نت مینوشتم.

بالا پائین  سرگرم کوک شدن شدم

  نت ها ملق میزدند روی ورق تاب میخوردند کنترل کردنشانسخت شد سخت سخت

کنار هم صف کشیدندو یکصدا فریاد زدند دوستت دارم 


و در وسط ورق جمله ای نوشتند  که فقط تورا معنی میکرد


 دوستت دارم تا اخر دنیا .

اس


تمام اسمان بود و بی تو آس نداشت

بی کلاس بودم همه جا

کلاسم بی تو آس نداشت .


 کاش لباسهایم هم بی تو اس نداشت


لب داشت لب به لب میشدم از تو و وجودت را لب میزدم .