گاهی اوقات اونقدر خوابم میگیرد که برنامه نود را هم نمیبینم
گاهی اوقات اونقدر تنبل میشوم که میشود مرا در خیابان ها شوت کرد .
گاهی هم تیرکی میشوم در ورزشگاهی به نام زمین می ایستم ثابت و منتظر میشوم تا کسی از بغلم رد شود
یا گل میشود یا اوت
تنها زمانی به خودم می ایم که کسی به من برخورد کند
من تکانی میخورم و اطرافیانم بیشتر هوایم را دارند.
دیشب نود هم مرا نشان نداد گل داشت اوت داشت حتی خطا اما من باز هم جاماندم در فرم های فیلم های بازی ها
امیدوارم فرشته اعمال من مثل فردوسی پور نباشد.
خودم و به اب و تاب میزنم از دور کمی نگاه کنم
و تو با انکه مرا میبینی رو برمیگردانی خودرا بخواب میزنی
من تمام شعرهایم را برای تو میسرایم
تک تکشان بوی عطر تو را میدهند
و تو برای انکه شاید بعدها شعری برای دخترکی خواهم سرود مرا به دار میزنی
شیرینی های دنیا برای تو تلخی ها برای من فقط یه چیزی خودت را از میان شیرینی ها سوا کن.
خیلی سخته یکی دلش بشکنه و بگه عب نداره دوسش دارم .
خیلی سخته یکی دلش بشکنه و بگه مهم سلامتی اونه
خیلی سخته که یکی شبا با گریه بخوابه بگه عب نداره اون راحت خوابیده
خلاصه خیلی سخته یکی دوست داشته و باشه و تو نفهمی یا ...
گفتی دوستت دارم گفتم شوخی نکن
گفتی عاشقتم
گقتم شوخی نکن
گفتی تو نباشی بی تو میمیرم
گفتم بازم شوخی
من حواسم به شوخی های پی در پی تو نبود
اما باور کردم روزی که شوخی شوخی جدی شد.