داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -
داستان عاشقانه. پند اموز . حکیمانه . خنده دار- عاطفی- شعر- قصار-حرف -
پسر هیجان زده روبه روی دانشگاه با یک دسته گل رز انتظار میکشید تا دختر را ببیند تا حالا این کا را نکرده بود تا حالا نیامده بود تا با دختر به خانه برگردد شوق عجیبی داشت دختر بیرون امد با دوستانش خدا حافظی کرد چند قدم دور شد و سوار ماشین غریبه ای شد پسر مات و مبهوت دختر را نظاره میکرد که در حال دور شدن بود و دسته گلی که داشت زیر فشار انگشتهای پسر له میشد .
مهیار
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 ساعت 01:26 ب.ظ